155 681
Підписники
-17424 години
-1 3177 днів
-1 11030 день
Архів дописів
زمستون شده، از این سایهی جگرخون شده سراغی بگیر؛
خودم هیچی، یه حالوخبر از این بوتهی اقاقی بگیر.
تنم سرده و دلم سوخته، پریدم ولی پرم خونیه؛
فدای سرت که من، قسمتم مثل موی تو پریشونیه.
@Duchar
Ajab Oumadi.mp311.22 MB
من انتهای داستان را میدانستم عزیز من؛
با اینهمه، خودم را به حماقت زدم و تمامِ عاشقانههایم را صرفِ تو کردم.
اما حالا،
خودم را در آینه، تهی از هر حسی، مینگرم؛
روحی مچاله شده و تنی که توانِ ایستادن ندارد.
تو با من چه کردی
که جنگلِ جانِ من چنین خاکستر شد؟
سلام بچهها
یه گروه زدیم بیاین آهنگاتونو شیر کنید
t.me/+F105_ZzQJCMxMzg0
بچهها
به چندتا ادمین با حقوق ۶-۸ تومن نیاز دارم کسی هست پیام بده:
@Fatemh
میدونی تو سن 15 تا 25سالگی اگه بخوای موفق بشی دستت تو جیب خودت باشه محتاج کسی نباشی این کانال بهت یاد میده چجوری با گوشی ساده پول در بیاری کسب در آمد کنی کافیه جوین شی ضرر نمیکنی : //
@Daramad
«روزی پشیمان بازخواهی گشت»
جملهایست که هر روز، بارها با خودم تکرار میکنم.
اما عزیز من،
هر دوی ما خوب میدانیم که تو هرگز بازنخواهی گشت؛
و این امیدِ واهی،
در نهایت مرا از پا خواهد انداخت.
تو او را در آغوش میکشی،
و من… آه، در انتظارِ پایانم.
