155 713
订阅者
-17424 小时
-1 3177 天
-1 11030 天
帖子存档
زمستون شده، از این سایهی جگرخون شده سراغی بگیر؛
خودم هیچی، یه حالوخبر از این بوتهی اقاقی بگیر.
تنم سرده و دلم سوخته، پریدم ولی پرم خونیه؛
فدای سرت که من، قسمتم مثل موی تو پریشونیه.
@Duchar
Ajab Oumadi.mp311.22 MB
من انتهای داستان را میدانستم عزیز من؛
با اینهمه، خودم را به حماقت زدم و تمامِ عاشقانههایم را صرفِ تو کردم.
اما حالا،
خودم را در آینه، تهی از هر حسی، مینگرم؛
روحی مچاله شده و تنی که توانِ ایستادن ندارد.
تو با من چه کردی
که جنگلِ جانِ من چنین خاکستر شد؟
سلام بچهها
یه گروه زدیم بیاین آهنگاتونو شیر کنید
t.me/+F105_ZzQJCMxMzg0
میدونی تو سن 15 تا 25سالگی اگه بخوای موفق بشی دستت تو جیب خودت باشه محتاج کسی نباشی این کانال بهت یاد میده چجوری با گوشی ساده پول در بیاری کسب در آمد کنی کافیه جوین شی ضرر نمیکنی : //
@Daramad
«روزی پشیمان بازخواهی گشت»
جملهایست که هر روز، بارها با خودم تکرار میکنم.
اما عزیز من،
هر دوی ما خوب میدانیم که تو هرگز بازنخواهی گشت؛
و این امیدِ واهی،
در نهایت مرا از پا خواهد انداخت.
تو او را در آغوش میکشی،
و من… آه، در انتظارِ پایانم.
تمامِ رنجِ من از این بود که
پشتِ آن زخمِ عمیق، هیچ غریبهای نبود؛
تو بودی…
تو که آمده بودی تا مرهمِ من باشی.
