بهـشتِ مـن
Ir al canal en Telegram
عشق آن است : که یوسف بخورد شلاقی درد تا مغز و سر و جان زلیخا برود:)
Mostrar más206 295
Suscriptores
-30324 horas
-1 7717 días
-7 74130 días
Archivo de publicaciones
هربار که بهت نگاه میکنم بیشتر متوجه میشم که مالِ من بودن
چقدر بهت میاد عزیزم🥹😂
اشکالی ندارد…
میگذرد، همیشه میگذرد.
اما نمیدانم، وقتی بگذرد، از من چه باقی میماند.
در
خیالم
با
خیالت
بیخیال
عالمم
تا
که
هستی
در
خیالم،
با
خیالت
خوش
خیال
عالمم
ناگهان میل شدیدی به خزیدن توی تختخواب، پنهان شدن از همهکس و همهچیز، و تا ابد خوابیدن، بر من غلبه کرد.
«هرگز همراهی ندیدم که به اندازهی تنهایی بتواند با انسان همراه شود.»
کتابخوانه نیمهشب - مت هیگ
