23 800
订阅者
-20524 小时
-1 1787 天
+1 60130 天
帖子存档
بهت قول میدم فیلتر شکن های اینجا تست کنی همه فیلترشکن هاتو پاک میکنی👇
https://t.me/+NZbp1IFoOJE1ZDFk
4200
#معما_پیرمرد
پیرمردی در سال 1995 میلادی ، سنش 95 سال بود.او در سال 2000 میلادی سنش 90 سال شد👴🏻
چطور چنین چیزی امکان پذیر است
(فقط کسایی که IQبالای 130 دارن میتونن به این معما جواب بدن)
مشاهده پاسخ
3800
照片不可用
🔴 ۳ دختر ظالم وقتی مادرشان سرطان گرفت او را زنده به گور کردند! چیزی که بعدش رخ داد همه را شوکه کرد ‼️😱
• در روستای کوچک، ماجرایی هولناک در حال وقوع بود که نفس تمام منطقه را بند آورد. پروین، زن ۶۵ ساله فداکاری که یک عمر برای سه دخترش سارا، نگار و لیلا زحمت کشیده بود، حالا در سخت ترین روزهای زندگی اش تنها مانده بود. او که به تازگی متوجه شده بود به سرطان پیشرفته مبتلا است، همه چیز از وقتی شروع شد که پزشکان هزینه های سنگین درمان را اعلام کردند. سه دختر که نمی خواستند پولی خرج مادر بیمارشان کنند، او را به خانه قدیمی و مخروبه اش در حاشیه روستا بردند. اما فاجعه واقعی وقتی رخ داد که پروین در یکی از شب ها، از درد شدید به خود می پیچید و التماس می کرد او را به بیمارستان ببرند. سارا، دختر بزرگ که همیشه حریص تر از بقیه بود، پیشنهاد شیطانی داد: "بگذارید از شرش خلاص شویم! همین الان می بریمش توی جنگل و...". نگار و لیلا ....
👈 خواندن ادامه داستان
23900
موجودی: 1,953,345,500
این موجودی دوستمه تا دیروز پول بسته اینترنتی نداشت ازش پرسیدم رمز چی زدی به منم یاد بده گفت راستش من از این چنل یاد گرفتم و به این درامد رسیدم منم ازش لینکو گرفتم بفرمایید استفاده کنید:
https://t.me/+C2H4Iga7bDs3OTlk
5300
🔴#شوهرم هرشب بهم شربت تقویتی میداد
صبح ها از بدن درد از خواب بیدار میشدم
و شوهرم نبود...
یک شب هنوز خوابم نبرده بود که شوهرم با عجله از اتاق خارج شد
پشت سرش رفتم ولی با چیزی که دیدم زبونم بند اومد....👇👇
👈خواندن داستان➡️
5800
شوهرم از کارخونه دارهای کله گنده ایران بود که کلی زن و دختر رنگ و وارنگ دنبالش بودن...
اما از بچگی عاشق من بود و بالاخره پنهونی خونه گرفتیمو عقد کردیم با اینکه بالاخره به هم رسیده بودیم اخلاقای خیلی خاصی داشت و ازم خیلی انتظار داشت ! چشم بسته هرچی میگفت
قبول میکردم چون میترسیدم زنای دیگه از چنگم درش بیارن .
هر شیش ماه منو میبرد دکتر زنان! اما تا پامو میگذاشتم داخل هر دفعه که میرفتم از ترس بیهوش میشدم چون دوسش داشتم حرفی نمیزدم تا ناراحت نشه و میگفت تو زن ایده آل منی يكدفعه بالاخره ترس و کنار گذاشتم تا ببینم چرا باید هر دفعه بیام دکتر و چیکار میکنه که شوهرم تا یه مدت عين غلام حلقه به گوش عاشقمه شبانه روز ولم نمیکنه
ولی با حرفی که شوهرم پشت پرده داشت به دکتر میگفت از ترس تنم
لرزید و همونجا...👇👇👇
ادامه ی داستان
5400
Repost from N/a
01:30
视频不可用
فیلم سکسی راهبه های باکره🔞🫦فیلم سراسر صحنه جنسی و خیس کننده هست💦 دستمال لازمه🙈🔞
مشاهده فیلم⏩
10000000_1633533020480414_3703012019283754370_n.mp412.61 MB
10500
