ar
Feedback
سخن بزرگان

سخن بزرگان

قناة بسيطة

🕊 کانال ما پره از پند و ضرب المثل و جملات مثبت لطفا کانال مارو به دوستاتون معرفی کنید 💜باسپاس از شما دوستان عزیز💜

إظهار المزيد
23 800
المشتركون
-20524 ساعات
-1 1787 أيام
+1 60130 أيام
أرشيف المشاركات
☕️🍃اگر در ازدحام این روزها به دنبال کمی "شعر" می‌گردی، جای تو اینجا خالیست. @sher @sher در کانال ما، هر روز با یک فنجان شعرِ تازه میهمان باش.
إظهار الكل...
Repost from N/a
إظهار الكل...
Repost from N/a
إظهار الكل...
Repost from N/a
Photo unavailable
وقتایی که آشپزی میکنم و کارای خونه رو انجام میدم اگه آهنگای این چنل نباشه کارام تند پیش نمیره🎧🎵 @Playlist
إظهار الكل...
منبع انگیزشی ترین کلیپ‌ها از دکتر هلاکویی : https://t.me/+lZbyOau6_qJhNTk0
إظهار الكل...
Repost from N/a
إظهار الكل...
إظهار الكل...
بهت قول میدم فیلتر شکن های اینجا تست کنی همه فیلترشکن هاتو پاک میکنی👇 https://t.me/+NZbp1IFoOJE1ZDFk
إظهار الكل...
🔞شوخیای سکسی زن و شوهری مخصوص شب جمعه🍑🥰 https://t.me/+fxOTIMDUPJ42NTc0 خدا ازت نگذره😜
إظهار الكل...
#معما_پیرمرد پیرمردی در سال 1995 میلادی ، سنش 95 سال بود.او در سال 2000 میلادی سنش 90 سال شد👴🏻 چطور چنین چیزی امکان پذیر است (فقط کسایی که IQبالای 130 دارن میتونن به این معما جواب بدن) مشاهده پاسخ
إظهار الكل...
منبع انگیزشی ترین کلیپ‌ها از دکتر هلاکویی : https://t.me/+lZbyOau6_qJhNTk0
إظهار الكل...
🔞پسره دیوث اسپرمو ریخته تو آب ۱۶ تا دخترا رو حامله کرده🔞 ◀️◀️ دلشو نداری نبین
إظهار الكل...
Photo unavailable
🔞اسپرم یک نوجوان در استخر ۱۶ دختر را حامله کرد🔞 ⬇️⬇️⬇️⬇️ مشاهده فیلم
إظهار الكل...
Photo unavailable
🔴 ۳ دختر ظالم وقتی مادرشان سرطان گرفت او را زنده به گور کردند! چیزی که بعدش رخ داد همه را شوکه کرد ‼️😱 • در روستای کوچک، ماجرایی هولناک در حال وقوع بود که نفس تمام منطقه را بند آورد. پروین، زن ۶۵ ساله فداکاری که یک عمر برای سه دخترش سارا، نگار و لیلا زحمت کشیده بود، حالا در سخت ترین روزهای زندگی اش تنها مانده بود. او که به تازگی متوجه شده بود به سرطان پیشرفته مبتلا است، همه چیز از وقتی شروع شد که پزشکان هزینه های سنگین درمان را اعلام کردند. سه دختر که نمی خواستند پولی خرج مادر بیمارشان کنند، او را به خانه قدیمی و مخروبه اش در حاشیه روستا بردند. اما فاجعه واقعی وقتی رخ داد که پروین در یکی از شب ها، از درد شدید به خود می پیچید و التماس می کرد او را به بیمارستان ببرند. سارا، دختر بزرگ که همیشه حریص تر از بقیه بود، پیشنهاد شیطانی داد: "بگذارید از شرش خلاص شویم! همین الان می بریمش توی جنگل و...". نگار و لیلا .... 👈 خواندن ادامه داستان
إظهار الكل...
موجودی: 1,953,345,500 این‌ موجودی دوستمه تا دیروز پول بسته اینترنتی نداشت ازش پرسیدم رمز چی زدی به منم یاد بده گفت راستش من از این چنل یاد گرفتم و به این درامد رسیدم منم ازش لینکو گرفتم بفرمایید استفاده کنید: https://t.me/+C2H4Iga7bDs3OTlk
إظهار الكل...
🔴#شوهرم هرشب بهم شربت تقویتی میداد صبح ها از بدن درد از خواب بیدار میشدم و شوهرم نبود... یک شب هنوز خوابم نبرده بود که شوهرم با عجله از اتاق خارج شد پشت سرش رفتم ولی با چیزی که دیدم زبونم بند اومد....👇👇 👈خواندن داستان➡️
إظهار الكل...
شوهرم از کارخونه دارهای کله گنده ایران بود که کلی زن و دختر رنگ و وارنگ دنبالش بودن... اما از بچگی عاشق من بود و بالاخره پنهونی خونه گرفتیمو عقد کردیم با اینکه بالاخره به هم رسیده بودیم اخلاقای خیلی خاصی داشت و ازم خیلی انتظار داشت ! چشم بسته هرچی میگفت قبول میکردم چون میترسیدم زنای دیگه از چنگم درش بیارن . هر شیش ماه منو میبرد دکتر زنان! اما تا پامو میگذاشتم داخل هر دفعه که میرفتم از ترس بیهوش میشدم چون دوسش داشتم حرفی نمیزدم تا ناراحت نشه و میگفت تو زن ایده آل منی يكدفعه بالاخره ترس و کنار گذاشتم تا ببینم چرا باید هر دفعه بیام دکتر و چیکار میکنه که شوهرم تا یه مدت عين غلام حلقه به گوش عاشقمه شبانه روز ولم نمیکنه ولی با حرفی که شوهرم پشت پرده داشت به دکتر میگفت از ترس تنم لرزید و همونجا...👇👇👇 ادامه ی داستان
إظهار الكل...