![[ Cafe Dialectic ]](https://img.tlmtr.dev/c/1bn004/674155019472318125?ty=l)
172 333
Obunachilar
-19224 soatlar
-1 1807 kunlar
-5 59630 kunlar
Postlar arxiv
جان بخواه از منِ بیدل که روانت بدهم...
خواجوی کرمانی
غمنامهٔ حیاتِ مرا نیست پشت و روی
بیداریام به خوابِ پریشان برابر است...
صائب تبریزی
تو از قبیله خوبان سست پیمانی
من از جماعت عشاق سخت پیوندم
فروغی بسطامی
آری، از درشت و ریز هرکه را دهد سهمی
آسمان دغلکار است، آسمان اَلَک دارد
محمد کاظم کاظمی
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی
سعدی
آنچه در غیبتت ای دوست به من میگذرد
نتوانم که حکایت کنم الا به حضور...
سعدی
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود، ولیک به خونِ جگر شود!
حافظ
گویند که در سینه غم عشق نهان کن
در پنبه چهسان آتش سوزنده بپوشم؟
فروغی بسطامی
شاخ خشکیم به ما سردی عالم چه کند
پیش ما برگ و بری نیست که سرما ببرد
وحشی بافقی
تَک خطی مولانا و سعدی واسه بیو پروفایلتون ❤️
@dubity_hivaa
@dubity_hivaa
Photo unavailableShow in Telegram
اما من قشنگ ترین متن هارو اینجا دیدم 👌
@dubity_hivaa
@dubity_hivaa
دل آرامی ، یا بلای منی
قبله ی عشقی یا خدای منی؟
شور عشق و جوانی تویی تو
مراد من از زندگانی تویی تو
رهی معیری
قطعه ای از من كنار توست؛
و قطعه ای كنار خودم.
و قطعاتم دلتنگ یکدیگرند،
میشود بیایی؟
محمود درویش
نقاش غزل تا به چشمان تو پرداخت
دیوانه شد از طرز نگاهت قلم انداخت!
شهریار
