uk
Feedback
فریدون مشیری _ کانال رسمی

فریدون مشیری _ کانال رسمی

Відкрити в Telegram

تنها کانال رسمی استاد فریدون مشیری 🔸با نظارت مستقیم خانواده‌ی ایشان ( جهت انتشار عکس، فیلم، صوت و...) اینستاگرام رسمی فریدون مشیری: Instagram.com/FereydoonMoshiri 🔴⚠‌تبادل و تبلیغ انجام نمی‌شود. ‌

Показати більше
14 592
Підписники
-724 години
-97 днів
-8230 день
Архів дописів
#آه_باران سروده‌ی زنده‌یاد #فریدون_مشیری با صدای استاد #محمدرضا_شجریان تنظیم آهنگ از #مزدا_انصاری ریشه در اعماق ِ اقیانوس دارد –شاید– این گیسو پریشان کرده بید ِ وحشی ِ باران یا، نه، دریایی‌ست گویی، واژگونه، برفراز شهر، شهرِ سوگواران. ‌‌ هر زمانی که فرو می‌بارد از حد بیش ریشه در من می‌دواند پرسشی پیگیر، با تشویش: رنگ این شب‌های وحشت را تواند شست آیا از دل یاران؟ چشم‌ها و چشمه‌ها خشک‌اند. روشنی‌ها محو در تاریکی دلتنگ، هم‌چنان که نام‌ها در ننگ! ‌‌ هرچه پیرامون ما رنگ تباهی شد.‌ آه، باران، ای امیدِ جان ِ بیداران! بر پلیدی‌ها _که ما عمری‌ست در گرداب آن غرقیم_ آیا، چیره خواهی شد؟ ‌‌ 🔹‌ @FereydoonMoshiri
Показати все...
Mohammad Reza Shajarian- Fereydoon Moshiri - Ah baran.mp31.96 MB
43🕊 5😢 3
🔸#شعله_در_قفس ‌ به یاد «مرغ سحر ناله سر کن» #ملک_الشعرا_بهار ‌‌ ‌ می‌خواستی که «مرغ سحر ناله سر» کند «داغ تو را به ناله‌ی خود تازه‌تر کند» می‌خواستی که: «این قفس تنگ و تار را» با «شعله‌های آه شرربار» بشکند «زیر و زبر کند» ▫️ در آرزوی مژده‌ی آزادی بشر می خواستی که عرصه‌ی این «خاک توده» را چون سینه‌ی تو از «نفسی پُر شرر» کند ‌ نومید و خسته، چنگ در آفاق شب زدی گفتی مگر خدا، گفتی مگر طبیعت گفتی مگر فلک، شب ما را سحر کند ▫️ امروز، ای «بهار»، از آن غرفه‌ی بلند روی وطن ببین این بازتاب نغمه‌ی شور آفرین توست افکنده در تمامی این سرزمین طنین! ▫️ آن ناله‌های درد فریاد بی‌امان شد و پیچیده در زمان وان اشک‌های تلخ طوفان سهمگین شد و پیچید بر زمین ▫️ افکند شعله در قفس، آن آه آتشین صدها هزار دست در آمد از آستین ‌ آزردگان ظلم پروردگان رنج لب بستگان کین ‌ چون دشت لاله شد روی زمین ز خون جوانان نازنین ▫️ فردا که باز از لب آن بام بنگری فریاد شاد می‌زند این «بلبل حزین» صبح است و نغمه می‌چکد از «تار دلنشین» ‌ #فریدون_مشیری از دفتر: #نوایی_هم_آهنگ_باران ‌ 🔷کانال رسمی فریدون مشیری: @FereydoonMoshiri
Показати все...
41👏 5
04:20
Відео недоступнеДивитись в Telegram
🔸 #تصنیف #باران ‌ خواننده: #سالار_عقیلی آهنگساز: #کیوان_ساکت شاعر: زنده‌یاد #فریدون_مشیری ‌ کانال رسمی فریدون مشیری: 🔷 @FereydoonMoshiri
Показати все...
15.57 MB
21👏 1
***درس معلم*** ‌ در کلاس روزگار، درس‌های گونه گونه هست: درس دست یافتن به آب و نان! درس زیستن کنار این و آن. ‌ درس مهر، درس قهر، درس آشنا شدن. درس با سرشک ِ غم ز هم جدا شدن! در کنار این معلمان و درس‌ها، در کنار نمره‌ های صفر و نمره‌ های بیست؛ یک معلّم بزرگ نیز در تمام لحظه ها، تمام عمر! در کلاس هست و در کلاس نیست! نام اوست: مرگ! و آنچه را که درس می‌دهد؛ "زندگی" است! ‌ - #فریدون_مشیری از دفتر: "لحظه‌ها و احساس" #درس_معلم #لحظه_ها_و_احساس ________________ اینستاگرام رسمی فریدون مشیری: FereydoonMoshiri @fereydoonmoshiri
Показати все...
62👍 6👏 4
Фото недоступнеДивитись в Telegram
* #درس_معلم * در کلاس روزگار، درس‌های گونه گونه هست: درس دست یافتن به آب و نان! درس زیستن کنار این و آن. درس مهر، درس قهر، درس آشنا شدن. #فریدون_مشیری 🔷کانال رسمی فریدون مشیری: @fereydoonmoshiri
Показати все...
36👏 5👍 3
04:55
Відео недоступнеДивитись в Telegram
تصنیف #ایران با صدای دلنشین #وحید_تاج شعر #کوچ | #سفر سروده‌ی #فریدون_مشیری از دفتر #نوایی_هم_آهنگ_باران 🔸@FereydoonMoshiri
Показати все...
IMG_2421.MP425.32 MB
31
🔶به بهانه‌ی ۱۶ آبان‌ماه زادروز #ملک_الشعرا_بهار ‌ 🔸#شعله_در_قفس ‌ به یاد «مرغ سحر ناله سر کن» ملک‌الشعرا بهار ‌‌ ‌ می‌خواستی که «مرغ سحر ناله سر» کند «داغ تو را به ناله‌ی خود تازه‌تر کند» می‌خواستی که: «این قفس تنگ و تار را» با «شعله‌های آه شرربار» بشکند «زیر و زبر کند» ▫️ در آرزوی مژده‌ی آزادی بشر می خواستی که عرصه‌ی این «خاک توده» را چون سینه‌ی تو از «نفسی پُر شرر» کند ‌ نومید و خسته، چنگ در آفاق شب زدی گفتی مگر خدا، گفتی مگر طبیعت گفتی مگر فلک، شب ما را سحر کند ▫️ امروز، ای «بهار»، از آن غرفه‌ی بلند روی وطن ببین این بازتاب نغمه‌ی شور آفرین توست افکنده در تمامی این سرزمین طنین! ▫️ آن ناله‌های درد فریاد بی‌امان شد و پیچیده در زمان وان اشک‌های تلخ طوفان سهمگین شد و پیچید بر زمین ▫️ افکند شعله در قفس، آن آه آتشین صدها هزار دست در آمد از آستین ‌ آزردگان ظلم پروردگان رنج لب بستگان کین ‌ چون دشت لاله شد روی زمین ز خون جوانان نازنین ▫️ فردا که باز از لب آن بام بنگری فریاد شاد می‌زند این «بلبل حزین» صبح است و نغمه می‌چکد از «تار دلنشین» ‌ #فریدون_مشیری بهمن ۱۳۵۷ از دفتر: #نوایی_هم_آهنگ_باران ‌ 🔷کانال رسمی فریدون مشیری: @FereydoonMoshiri
Показати все...
48😢 4🕊 3
03:11
Відео недоступнеДивитись в Telegram
دکلمه‌ی شعر #مسافر توسط #فریدون_فرح_اندوز سروده‌ی #فریدون_مشیری 🔹 @FereydoonMoshiri
Показати все...
IMG_9241.MP49.96 MB
44
سوم آبان‌ماه سالروز جاودانگی زنده‌یاد #فریدون_مشیری 🌹 #مسافر جهان بسان قطاری ست جاودان در راه که روی خطّ زمان چون شهاب می گذرد. گذارش از دل تاریک درّه‌های ازل به سوی دشت مه آلود و ناپديد ابد چه می‌برد؟ که چنین با شتاب می‌گذرد! مسافران قطار نه از ازل به ابد، آه! فرصتی کوتاه همین مسافت بین دو ایستگاه، از راه در این قطار به سر می‌برند، خواه نخواه دو ایستگاه که می‌دانی‌اش: تولد – مرگ وجود مختصری در میانه دو عدم به نام عمر، که آن هم چو خواب می‌گذرد! کنار پنجره‌ای چون مسافران دگر به آنچه مهلت دیدار هست، می‌نگرم به این طبیعت خاموش، کائنات، حیات - که هیچ پرده‌ای از راز آن گشوده نشد - به سرنوشت بشر به این حکایت غمگین که «زندگی» نامند به این هیاهوی دیوانه‌وار بر سر هیچ! به بی‌پناهی انسان درین ستم‌بازار به خانواده، به مادر، پدر، وطن، فرزند به همرهان عزیزی که زودتر از ما در آن کرانه بی‌انتها پیاده شدند به عشق، نور امیدی درین سیاهی ِ کور به دل، که با همه ناکامی و ملال و شکست هزار آرزوی ناشکفته در او هست به این سفر که کجا می روم؟ چه خواهم شد؟ #فریدون_مشیری از دفتر #آواز_آن_پرنده_غمگین 🔹@FereydoonMoshiri
Показати все...
60🕊 10😢 3
Фото недоступнеДивитись в Telegram
شاعر آسمانی کجایی؟ فارغ از رنج دنیای مایی نقش روی تو در خاطر ماست گرچه روزی دو از ما جدایی... سوم آبان‌ماه سالروز جاودانگی زنده‌یاد #فریدون_مشیری روانش شاد...🌹 🔸 @Jaliyat 🔷 @FereydoonMoshiri
Показати все...
52
بیستم مهرماه، روز بزرگداشت حافظ گرامی باد! شعری بخوانیم از زنده یاد فریدون مشیری در وصف حافظ: ‌‌ کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت یا رب از مادر گیتی به چه طالع زادم! (حافظ) ‌ 🔸 #حافظ روحِ رویاییِ عشق، از برِ چرخِ بلند، جلوه ای کرد و گذشت؛ شور در عالم ِ هستی افکند. ◽️ شوق، در قلب زمان موج زنان، جان ِ ذرات جهان در هیجان، ماه و خورشید، دو چشم نگران، ناگهان، از دل دریایِ وجود، «گوهری کز صدف کون و مکان بیرون بود»؛ به جهان چهره نمود! ◽️ پرتو طبع بلندش «ز تجلی دم زد» هر چه معیار سخن بر هم زد تا «گشود از رخ اندیشه نقاب»، هر چه جز عشق فروشست به آب! شعر شیرینش «آتش به همه عالم زد»! می‌چکد از سخنش آب حیات نه غزل، «شاخِ نبات»! ◽️ چشم ِ جان‌بین به کف آورده‌ام، ای چهره‌ی دوست! دیدن ِ جان تو در چهره‌ی شعر تو نکوست. این چه شعرست که صد میکده مستی با اوست! مستِ مستم کن از این باده به پیغامی چند. زان همه "گمشدگان لب دریا" به یقین "خامی چند" "کس بدان منزل عالی نتوانست رسید" "هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند". مگرم همت و عشق تو بیاموزد راه. نه تو خود گفتی و شعر تو بر این گفته گواه: "بر سرِ تربتِ ما چون گذری همت خواه؟!" ◽️ حافظ از "مادر گیتی " به "چه طالع زاده ست"؟ طایر گلشنِ قدس. "اندرین دامگه حادثه چون افتاده ست"؟ من در این آینه‌ی غیب‌نما می‌نگرم. خود ازین طالع فرخنده نشانی داده‌ست: "رهرو منزل عشقیم و ز سر حدِّ عدم، تا به اقلیم و جود این هم راه آمده‌ایم." ‌ نه همین مقصد خود را ز عدم تا به وجود؛ نقش مقصود همه هستی را، ز ازل تا به ابد، عشق می‌پندارد. " آری، آری، سخن عشق نشانی دارد." ◽️ "رهرو منزل عشق، فاش گوید که ز مادر به چه طالع زادم: "بنده‌ی عشقم و از هر دو جهان آزادم!" * ای خوشا دولت پاینده‌ی این بنده‌ی عشق، که همه عمر بود بر سر او فرِّ همای. "خشت زیر سر و بر تارک هفت اختر پای" ‌ بنده‌ی عشق بود همدم خوبان جهان: "شاه شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان" بنده‌ی عشق چه دانی که چه‌ها می‌بیند؟: "در خرابات مُغان نورِ خدا می‌بیند" بنده‌ی عشق چنان طرح محبت ریزد؛ "کز سر خواجگی کون و مکان برخیزد"! باده بخشند به او با چه جلال و جبروت، "ساکنانِ حرمِ ستر و عفاف ملکوت"! بنده‌ی عشق ندارد به جهان سودایی، از خدا می‌طلبد: "صحبت روشن رایی"! ◽️ آنک! آن شاعرِ آزاده‌ی آزاده‌پرست، عاشق شادی و زیبایی و مهر، که «وضو ساخته از چشمه‏‌ی عشق» چار تکبیر زده یکسره بر هرچه که هست. چون سلیمانِ جهان است، ولی باد به دست! تاجی از«سلطنت فقر» به سر، «کاغذین جامه‏ ی» آغشته به خونش در بر، تشنه‏ ی صحبت پیر، «گر ز مسجد به خرابات رود خُرده مگیر!» ‌ هم‏ چو جامش، لب اگر خندان است؛ دل پر خونش اندوه ِ عمیقی دارد. بانگ برمی‌‏دارد: ‌ -«عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه ‏سرشت!» «که گناه دگری بر تو نخواهند نوشت.» «من اگر نیکم، اگر بد، تو برو خود را باش.» «هرکسی آن درَوَد عاقبت کار که کشت.» «نه من از پرده‌‏ی تقوی بدر افتادم و بس،» «پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت!» «سر تسلیم من و خشتِ درِ میکده‌ها» «مدعی گر نکند فهم سخن، گو سر و خشت!» ◽️ یک سخن دارد اگر دارد صدگونه بیان، همه روی سخنش با انسان: ‌ «کم‏تر از ذرّه نه‌ای، پست مشو، مهر بورز» «تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ‏‌زنان!» ◽️ گُل، به یک هفته، فرو می‏‌ریزد، سنگ، می‏‌فرساید، آدمی، می‌میرد، نام را گردش ایام، مُدام، زیر خاکسترِ خاموش فراموشی می‏‌پوشاند، شعر حافظ، امّا هرچه زمان می‏‌گذرد، تازه‌‏تر با طراوت‌‏تر گویاتر، روح‏ افزاتر رونق و لطفِ دگر می‏‌گیرد! ◽️ لحظه‏‌هایی‌‏ست که: انسان، خسته‏‌ست، خواه از دنیا، از زندگی، از مردم، گاه، حتی از خویش! نشود خوشدل، با هیچ زبان، نشود سرخوش، با هیچ نوا، نکند رغبت بر هیچ کتاب، نه رسد باده به دادش، نه بَرَد راه به دوست، راست، گویی همه غم‏‌های جهان در دل اوست! چه کند آن‏ که به او این همه بیداد رسد؟ باز هم حافظِ شیرین سخن است؛ که به فریاد رسد! جز حریمَش نبود هیچ پناه، نیک‏بخت آن‏که بدو یابد راه، چاره‌‏ساز است به هر درد، که مرهم با اوست به خدا همّت پاکان دو عالم با اوست. ای همه اهل جهان، ای همه اهل سخن، آیا این معجزه نیست؟! ◽️ کس، بدان‏‌گونه که بایست، نخواهد دانست، این پیام‌‏آور عشق، چه هنرها کرده‌ست. به فضا در نگرید! آسمان را، «که ز خم‌خانه‏‌ی حافظ قدحی آورده‌ست.*» ‌ ‌ تمامی موارد داخل گیومه از اشعار #حافظ اقتباس گردیده است. *: این مصراع از شعر " #نیایش " اثر فریدون مشیری بوده است. (مصرع آخر شعر) - #فریدون_مشیری از دفتر : " #با_پنج_سخن_سرا " ‌ ‌ 🔷 کانال رسمی فریدون مشیری: @FereydoonMoshiri
Показати все...
63
Фото недоступнеДивитись в Telegram
بیستم مهرماه روز بزرگداشت #حافظ گرامی باد. کس، بدان‏‌گونه که بایست، نخواهد دانست، این پیام‌‏آور عشق، چه هنرها کرده‌ست. به فضا در نگرید! آسمان را، "که ز خم‌خانه‏‌ی حافظ قدحی آورده‌ست." #فریدون_مشیری
Показати все...
23🕊 3
دل بی تاب آواز : #محمدرضا_شجریان شعر: #فریدون_مشیری گروه #شهناز در کجای این فضای تنگ بی آواز من کبوترهای شعرم را دهم پرواز؟ شهر را گویی نفس در سینه پنهان است شاخسار لحظه ها را برگی از برگی نمی جنبد آسمان در چار دیوار ملال خویش زندانی ست روی این مرداب یک جنبنده پیدا نیست آفتاب از اینهمه دلمردگی ها رویگردان است بال پرواز زمان بسته ست هر صدایی را زبان بسته ست زندگی سر در گریبان ست ای قناری های شیرین کار آسمان شعرتان از نغمه ها سرشار ای خروشان موج های مست آفتاب قصه هاتان گرم چشمه آوازتان تا جاودان جوشان  شعر من می میرد و هنگام مرگش نیست زیستن را در چنین آلودگی ها زاد و برگش نیست ای تپش های دل بی تاب من، ای سرود بی گناهی ها ای تمناهای سرکش، ای غریو تشنگی ها در کجای این ملال آباد من سرودم را کنم فریاد؟ در کجای این فضای تنگ بی آواز من کبوترهای شعرم را دهم پرواز؟... #فریدون_مشیری 🔹@FereydoonMoshiri 🔸@Jane_oshaagh
Показати все...
تصنیف دل بی تاب .mp31.87 MB
50😢 3🕊 2
درگذشت مادر گرامی #همایون_شجریان را به خانواده گرامی #استاد_محمدرضا_شجریان تسلیت می‌گوییم. برای خانواده شکیبایی آرزومندیم. از طرف خانواده #فریدون_مشیری @FereydoonMoshiri
Показати все...
53😢 10🕊 3
03:19
Відео недоступнеДивитись в Telegram
#خون_از_رخم_بشوی #آوایی_از_سنگر ‌ آواز: #همایون_شجریان موسیقی: #آرش_گوران شعر: #فریدون_مشیری ‌ ‌ دست مرا بگیر، که آب از سرم گذشت خون از رُخم بشوی، که تیر از پَرم گذشت. ‌‌‌ سر بر کشیدم از دلِ این دود، شعله‌وار تا این شب از برابر چشمِ ترم گذشت. ‌‌‌ شوق رهایی‌ام درِ زندانِ غم شکست بوی خوش ِ سپیده‌دم از سنگرم گذشت. ‌‌ با همرهان بگوی: «سراغ وطن گرفت هر جا که ذره ذره‌ی خاکسترم گذشت.» ‌‌ خورشیدها شکفت ز هر قطره خون من هر جا که پاره‌های دل‌ِ پرپرم گذشت. ‌‌ در پرده‌های دیده‌ی من، باغ گل دمید نام وطن چو بر ورقِ دفترم گذشت. ‌‌ #فریدون_مشیری از دفتر:  #آه_باران 🔷 @FereydoonMoshiri
Показати все...
IMG_4881.MP49.28 MB
39👍 2😢 2
🔸 به بهانه‌ی پانزدهم مهر ماه، میلاد #سهراب_سپهری ، شعری بخوانیم از فریدون مشیری برای او 🔸 #یگانگی ‌ بر قلّه ایستادم. آغوش باز کردم. تن را به باد صبح، جان را به آفتاب سپردم. ‌ روح ِ یگانگی با مهر، با سپهر، با سنگ، با نسیم، با آب، با گیاه، در تار و پود من جریان یافت! ◽ موجی لطیف، بافته از جوهر ِ جهان، تا عمقِ هفت پرده‌ی تن را ز هم شکافت. «من» را ز تن ربود! «ما» ماند، راه یافته در جاودانگی! ‌ #فریدون_مشیری از دفتر: #از_دیار_آشتی ‌ 🔷 تنها کانال رسمی فریدون مشیری 🔸 با نظارت مستقیم خانواده‌ی استاد مشیری @fereydoonmoshiri Telegram.me/fereydoonmoshiri
Показати все...
48🙏 3🕊 2
Фото недоступнеДивитись в Telegram
#آتش_پنهان گرمیِ آتش خورشید فسرد مهرگان زد به جهان رنگِ دگر پنجه‌ی خسته‌ی این چنگیِ پیر ره دیگر زد و آهنگ ِ دگر زندگی مرده به بیراه زمان کرده افسانه‌ی هستی کوتاه جز به افسوس نمی‌خندد مهر جز به اندوه نمی‌تابد ماه! باز در دیده‌ی غمگین ِ سحر روح بیمار طبیعت پیداست باز در سردی لبخند غروب رازها خفته ز ناکامی‌هاست شاخه‌ها مضطرب از جنبش باد در هم آویخته، می پرهیزند برگ‌ها سوخته از بوسه‌ی مرگ تک تک از شاخه فرو می‌ریزند می‌کند بادخزانی خاموش شعله‌ی سرکش تابستان را دست مرگ است و ز پا ننشیند. تا به یغما نبرد بستان را دلم از نام خزان می لرزد زان که من زاده‌ی تابستانم شعر من آتش پنهان من است روز و شب شعله کشد در جانم می‌رسد سردی پاییز حیات تاب این باد بلاخیزم نیست غنچه‌ام غنچه‌ی نشکفته به کام طاقت سیلی پاییزم نیست! - #فریدون_مشیری از دفتر #گناه_دریا 🔹 @FereydoonMoshiri
Показати все...
56😢 6👍 2🙏 1
03:59
Відео недоступнеДивитись в Telegram
اجرای «شعر #نیایش » اسفند ۱۳۷۷ توسط استاد #محمدرضاشجریان رهبری ارکستر : استاد #فرهاد_فخرالدینی سروده‌ی زنده یاد #فریدون_مشیری 🔸@FereydoonMoshiri
Показати все...
IMG_3001.MP420.85 MB
27
Фото недоступнеДивитись в Telegram
پشت خرمن‌های گندم، لای بازوهای بید آفتاب زرد، کم‌کم رو نهفت. بر سر گیسوی گندمزارها بوسه‌ی بدرود تابستان شکفت... ‌ #فریدون_مشیری -از شعر #بدرود ‌ 🔷کانال رسمی فریدون مشیری: @FereydoonMoshiri
Показати все...
64
فریدون مشیری و شعرش زندگی نامه، اشعار، تحلیل آثار فریدون فرح اندوز ضبط و تنظیم: اشکان روزبهانی طراحی جلد سی دی: ستاره آهنگساز: پابلو چاوز #فریدون_مشیری @FereidounFarahandouz
Показати все...
01. Track 1.mp33.97 MB
02. Track 2.mp36.68 MB
03. Track 3.mp35.05 MB
04. Track 4.mp37.92 MB
05. Track 5.mp37.64 MB
06. Track 6.mp38.39 MB
01. Track 1.mp36.78 MB
02. Track 2.mp310.04 MB
03. Track 3.mp37.56 MB
04. Track 4.mp39.45 MB
66🕊 6