فریدون مشیری _ کانال رسمی
Ir al canal en Telegram
تنها کانال رسمی استاد فریدون مشیری 🔸با نظارت مستقیم خانوادهی ایشان ( جهت انتشار عکس، فیلم، صوت و...) اینستاگرام رسمی فریدون مشیری: Instagram.com/FereydoonMoshiri 🔴⚠تبادل و تبلیغ انجام نمیشود.
Mostrar más14 592
Suscriptores
-724 horas
-97 días
-8230 días
Archivo de publicaciones
آلبومی از تصاویر #فریدون_مشیری، به همراه خانواده و دوستان
@FereydoonMoshiri
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
❤ 25👏 1
امروز، ۳۰ شهریور ۱۴۰۴، ۹۹ سال از تولد فریدون مشیری میگذرد؛ شاعری که در سال ۱۳۰۵ چشم به جهان گشود و در پاییز ۱۳۷۹ چشم از جهان فروبست. اما کلام روشن و صمیمیاش همچنان در شعر فارسی جاری است؛ سرشار از عشق، امید و انسانیت.
اکنون در نود و نهسالگی او ایستادهایم؛ سالی که آخرین پل پیش از رسیدن به عددی ویژه است: صدسالگی. آغازی برای راهی که ما را تا یک قرن حضور نام و یاد مشیری در حافظهی جمعی خواهد برد.
به همین بهانه، امروز مجموعهای از عکسها، شعرها و دکلمههای منتشرشده از اشعارش را با شما همراهان گرامی مرور میکنیم؛ تا بار دیگر یاد و اشعار او را گرامی بداریم.
یادش جاودان 🌹
#فریدون_مشیری
@FereydoonMoshiri
❤ 52🕊 5
Repost from فریدون مشیری _ کانال رسمی
🔸بیست و هفتم شهریور روز شعر و ادب پارسی گرامی باد!
به همین مناسبت و سالروز درگذشت استاد #شهریار ، شعری بخوانیم به قلم فریدون مشیری که در آذرماه سالی که شهریار از دنیا رفت سروده شده است.
🔸 #ای_وای_شهریار
در نیمه های قرنِ بشرسوزان!
در انفجار دائم باروت،
در بوته زار ِ انسان،
در ازدحام وحشت و سرسام،
سرگشته و هراسان
میخوانـد!
***
می خواند، با صدای حزینش؛
می خواست تا "صدایِ خدا" را
در جان ِ مردمان بنشانَد
نامردمِ سیهدلِ بدکار را، مگر
در راهِ مردمی بکشانَد...
***
می رفت و با صدای حزینش
میخواند:
-در اصل، یک درخت کهن، «آدم»
از بهشت،
آورد در زمین و درین پهندشت کِـشت!
ما شاخهی درخت خداییم.
چون برگ و بار ِ ماست ز یک ریشه و تبار!
هر یک تبر به دست چراییم؟
***
این آتش، ای شگفت،
در مردم ِ زمانهی او در نمیگرفت!
آزرده و شکسته،
گریان و نا امید
می رفت و با نوای حزیبنش
می خواند:
-«گوش ِ زمین به نالهی من نیست آشنا،
من طایر شکسته پر آسمانیام.
گیرم که آب و دانه دریغم نداشتند؛
چون میکنند با غم ِ بیهمزبانی ام!»
***
دنبالِ همزبان،
می گشت...
اما نه «با چراغ»
نه بر «گرد ِ شهر»، آه
با کوله بار ِ اندوه،
با کوه حرف میزد!
با کوه:
- حیدر بابا سلام!
فرزند ِ شاعرِ تو به سوی تو آمدهست.
با چشم ِ اشکبار
-غم روی غم گذاشته- عمریست، شهریار
من با تو دردِ خویش بیان میکنم، تو نیز
برگیر این پیام و از آن قلهی بلند
پرواز ده!
که در همه آفاق بشنوند:
-«ای کاش، جغد نیز،
در این جهان ننالد،
از تنگی قفس»
این جا، ولی نه جغد، که شیریست دردمند
افتاده در کمند!
پیوسته می خروشد، در تنگنای دام،
وز خلقِ بیمروتِ بی درد؛
یک ذره، مهر و رحم، طلب میکند مدام!
***
می رفت و با صدای حزینش،
می خواند
-« دیگر مزن دم از "وطن من"،
وز "کیش من" مگوی به هر جمع و انجمن
بس کن حدیث مسلم و ترسا را،
در چشم من، "محبت: مذهب"
"جهان: وطن"
***
درکوچه باغ ِ "عشق"
می رفت و با صدای حزینش،
می خواند:
-«گاهی گر از ملالِ محبت برانمت،
دوری چنان مکن که به شیون بخوانمت
پیوندِ جان جداشدنی نیست ماه من،
تن نیستی که جان دهم و وا رهانمت»
***
زین پیش، گشتهاند به گردِ غزل، بسی
این مایه سوز ِ عشق نبودهست در کسی!
می رفت...
تا مرگ ِ نابکار، سر راه او گرفت!
تا ناگهان، صدای حزینش،
این بغض سال ها،
این بغض دردهای گران، در گلو گرفت!
در نیمههای قرن ِ بشرسوزان
اشکِ مجسمی بود،
در چشمِ روزگار.
جان مایهی محبت و رقت...
ای وای!
شهریار....!
- #فریدون_مشیری
از دفتر " #لحظه_ها_و_احساس"
آذرماه 1367
🔷 کانال رسمی فریدون مشیری
@FereydoonMoshiri
❤ 39👍 2🙏 2
Repost from فریدون مشیری _ کانال رسمی
Photo unavailableShow in Telegram
۲۷ شهریور روز شعر و ادب پارسی و بزرگداشت استاد #شهریار گرامی باد!
در نیمههای قرن ِ بشرسوزان
اشکِ مجسمی بود،
در چشمِ روزگار.
جان مایهی محبت و رقت،
ای وای!
شهریار...
#فریدون_مشیری
@fereydoonmoshiri
❤ 30👍 6
🔸 #زبان_آتش_و_آهن
🔹سرودهی زندهیاد #فریدون_مشیری
🔹با صدای استاد #محمدرضا_شجریان
تفنگت را زمین بگذار
که من بیزارم از دیدار این خونبار ناهنجار...
🔷 @FereydoonMoshiri
Mohammad_Reza_Shajarian-Zabaneh_Atash-(WWW.IRMP3.IR).mp34.78 MB
❤ 31👍 5👏 1🙏 1
Repost from فریدون مشیری _ کانال رسمی
🔸 #زبان_آتش_و_آهن
تفنگت را زمین بگذار
که من بیزارم از دیدار این خونبار ناهنجار
تفنگ دست تو یعنی زبان آتش و آهن
من اما پیش این اهریمنی ابزار بنیانکن
ندارم جز زبانِ دل، دلی لبریز مهر تو،
ای با دوستی دشمن!
◽️
زبان آتش و آهن
زبان خشم و خونریزیست
زبان قهر چنگیزی ست
◽️
بیا، بنشین، بگو، بشنو سخن _شاید
فروغ آدمیت راه در قلب تو بگشاید
برادر گر که میخوانی مرا،
بنشین برادر وار
تفنگت را زمین بگذار،
تفنگت را زمین بگذار تا از جسم تو
این دیو انسانکُش برون آید.
◻️
تو از آیین انسانی چه میدانی؟
اگر جان را خدا دادهست
چرا باید تو بستانی؟
چرا باید که با یک لحظه غفلت،
این برادر را
به خاک و خون بغلطانی؟
گرفتم در همه احوال حقگویی و حقجویی
و حق با توست
ولی حق را ــ برادر جان ــ
بهزور این زبان نافهم آتشبار
نباید جست!
◽️
اگر این بار شد
وجدان خواب آلودهات بیدار
تفنگت را زمین بگذار...
- #فریدون_مشیری
از دفتر: " #از_دریچه_ماه "
🔷 کانال رسمی فریدون مشیری:
@FereydoonMoshiri
❤ 36👍 4🕊 4
Repost from فریدون مشیری _ کانال رسمی
برای پیروزی #تختی و قهرمان های دیگر
#فریاد_شوق
گل بوته های خون و عرق،
روی چهره ها
فریاد های فتح
که چون باغ های گل
در زیر طاق نصرت دروازه ها شکفت
آن دست های گرم که تاج غرور را
از تارک بلندترین قله ها ربود
وین بازوان ستبر-که با یک نهیب تند-
مردان زورمند جهان را ز پا فکند
گویاترین حماسه پیروزی شماست
گلبانگ افتخار
از سینه های ما
تا اوج هفت گنبد افلاک می رود
وین دانه های اشک که از دیدگان خلق
در پیش پای تان
بر خاک ریخته ست
فریاد شوق ماست.
#فریدون_مشیری
از دفتر: #نوائی_هم_آهنگ_باران
🔹@fereydoonmoshiri
❤ 40👍 3👏 1
Repost from فریدون مشیری _ کانال رسمی
Photo unavailableShow in Telegram
به بهانهی چهارم شهریور ماه
سالروز درگذشت #مهدی_اخوان_ثالث
پس از آن، شب فرو افتاد و با شب
پردهی سنگین تاریكی، فراموشی
پس از آن، روزها، شبها گذر كرد...
🔷کانال رسمی فریدون مشیری:
@fereydoonmoshiri
❤ 31😢 5
Repost from فریدون مشیری _ کانال رسمی
با یاد #مهدی_اخوان_ثالث
به مناسبت چهارم شهریورماه
سالروز درگذشتش
🔸 #مرثیه_های_غروب
افق میگفت: -«آن افسانهگو
-«آن افسانه گوی شهر سنگستان،
به دنبال «كبوترهای جادوی بشارتگو»
سفر كردهست
شفق میگفت:
-«من میدیدمش، تنها، تكیده، ناتوان، دلتنگ،
ملول از روزگارانی
كه در این شهر سر كردهست.»
سپیدار كهن پرسید:
-«به فریادش رسید آیا،
«حریق و سیل یا آوار» ؟»
صنوبر گفت:
-«توفانی گرانتر زانچه او میخواست،
پیرامون او برخاست
كه كوبیدش به صد دیوار و پیچیدش به هم طومار!»
سپاه زاغها از دور پیدا شد
سكوتی سهمگین بر گفتگوها حكمفرما شد.
◽️
پس از چندی، پر و بالی به هم زد مرغ حق،
آرام و غمگین خواند:
-«دریغ از آن سخن سالار
كه جان فرسود، از بس گفت تنها
درد دل با غار...!»
توانم گفت او قربانی غمهای مردم شد
صدای مرغ حق در های و هوی شوم زاغانی كه،
همچون ابر،
رخسار افق را تیره میكردند،
كمكم محو شد، گم شد!
◽️
گل سرخ شفق پژمرد،
گوهرهای رنگین افق را تیرگیها برد
صدای مرغ حق، بار دگر
چون آخرین آهی كه از چاهی برون آید
(چه جای چاه، از ژرفای نومیدی)
چنین برخاست:
-«مگر اسفندیاری، رستمی، از خاك برخیزد
كه این دلمرده شهر مردمانش سنگ را
زان خواب جاودیی برانگیزد.»
◽️
پس از آن، شب فرو افتاد و با شب
پردهی سنگین تاریكی، فراموشی
پس از آن، روزها، شبها گذر كردند
سراسر بهت و خاموشی
پس از آن، سالهای خونِ دل نوشی
◽️
هنوز اما، شباهنگام
شباهنگان گواهانند
كه آوایی حزین از جای جای شهر سنگستان
بسان جویباری جاودان جاریست...
مگر همواره بهرامان ورجاوند، مینالند،
سر در غار
«كجایی ای حریق، ای سیل، ای آوار!»
#فریدون_مشیری
از دفتر: #نوایی_هم_آهنگ_باران
🔷کانال رسمی فریدون مشیری:
@fereydoonmoshiri
❤ 26👍 1
Repost from فریدون مشیری _ کانال رسمی
#دلشدگان @fereydoonmoshiri
ما دلشدگان، خسرو شیرین پناهیم
ما كُشتهی آن مهرخ خورشید كلاهیم
ما از دو جهان غیر تو ای عشق نخواهیم
ما از دو جهان غیر تو ای عشق نخواهیم
صد شور نهان با ما، تاب و تب جان با ما
در اين سر بیسامان، غمهای جهان با ما
با ساز و نی، با جام می، با ياد وی
شوری دگر اندازیم، در میکدهی جان
جمع مستان غزل خوانيم
همه مستان سر اندازیم،
سر اندازیم، سر افرازیم
جز اين هنر ندانیم، كه هر چه میتوانيم
غم از دلها بر اندازیم، بر اندازیم...
#فریدون_مشیری
ترانهی فیلم #دلشدگان
(اثر مرحوم #علی_حاتمی )
کانال رسمی فریدون مشیری:
🔷 @fereydoonmoshiri
❤ 37
Repost from فریدون مشیری _ کانال رسمی
03:32
Video unavailableShow in Telegram
🔸 #دلشدگان
آواز استاد #محمدرضا_شجریان
سرودهی زندهیاد #فریدون_مشیری
آهنگساز استاد #حسین_علیزاده
تصاویر فیلم دلشدگان
اثر مرحوم #علی_حاتمی
🔷 @FereydoonMoshiri
8.29 MB
❤ 21👏 1
Repost from فریدون مشیری _ کانال رسمی
Photo unavailableShow in Telegram
یکم شهریورماه، #روز_پزشک
بر پزشکان متعهد ایرانزمین مبارک باد🌺
لحظهای چند که از دست طبیب،
گرمی ِ مهر به پیشانی بیمار رسد؛
نوشداروی شفابخشتر از داروی اوست!
🔷 @fereydoonmoshiri 🔷
❤ 34🕊 1
