مشاوره بهشتی

💠🌀⭕️ 🔷🔹 🔹🔷 ⭕️🌀💠 《 کپی این داستان ممنوع میباشد》 درد بی کلام 💠🔷قسمت ۳۲ حالا که نبود احساس بهتری داشتم. با طاهره ظرف‌ها رو جمع کردیم و شستیم. رفتم توی اتاق طاهره و لباس‌های خیسمو توی نایلون گذاشتم و چادر مشکیم رو سرم کردم و رفتم بیرون. با مرضی‌جون خداحافظی کردم طاهره گفت تا دم در باهام میاد. وقتی بهش دست دادم توی چشمام نگاه کرد و گفت: – «فهیمه، خیال نکن من نفهمیدم یهو چت شد... اگر نفهمم که دیگه خنگم!» (حالا بیا و درستش کن!!) طاهره: «می‌دونی، درسته تو بروز نمی‌دی اما چشمات داد می‌زنه!» (زبون نداریم، اون‌وقت چشمامون داره داد می‌زنه!!) سرمو تکون دادم که یعنی چی؟ طاهره: «ببین فهیمه، می‌خواستم بگم خاک تو سرت که خان‌داداش منو نپسندیدی...» زود رفت تو و در حیاط رو بست. از پشت در صدای خنده‌هاشو می‌شنیدم. با پام محکم کوبیدم به در... (این دختره آدم بشو نیست که نیست!!) داشتم با متین ریاضی کار می‌کردم که گوشیم زنگ خورد... طاهره بود. از سه روز پیش که خونشون بودم تا حالا ازش خبری نداشتم. جواب دادم. طاهره: «الو فهیم‌جون، سلام! خوبی؟ خوش می‌گذره؟ آموزش می‌دادی مزاحم شدم؟ البته من که مراحمم... غرض از مراحمت... فهیمه، هفته‌ی دیگه مثلاً عروسیه داداشمه... اون‌وقت من که یه دونه خواهرشمو، تو چشمم تا دلت بخواد! هنوز نتونستم یه لباس درست و حسابی بخرم... ببین، بیا امروز بریم یه دور بزنیم لباسا رو ببینیم... میای؟» (آخی، چه التماسی هم تو صداش بود... اما نمی‌رم چون فقط بیخودی مثل اون دفعه مسخره‌بازی درمیاره...) دستمو گذاشتم روی یکی از دکمه‌ها و محکم فشار دادم که یعنی نه. طاهره: «کر شدم بابا... حالا چرا نه؟ قول می‌دم مثل اون روز لوس‌بازی درنیارم و به قصد خرید بیام... جون طاهره... تو رو خدا...» سکوت کرد که مثلاً من فکرامو کنم... خواهر که نداشت، منم که تنها دوستش بودم... بازم دلم سوخت براش! دو بار یه دکمه رو زدم طاهره: «ایول... می‌دونستم جواب رد نمی‌دی بهم... پس رسیدی خونه زود یه چیزی بخور، بریم... دیر نکنی‌ها... دوست دارم، بوس بوس، بابای...» قطع کرد! معلومه که من سر ظهر نمی‌رم بیرون! براش نوشتم: «طاهره، من ظهر نمیام بیرون... تازه مغازه‌ها هم که درست و حسابی باز نیست... بعدازظهر زودتر می‌ریم... بای.» جواب داد: «باشه، راست می‌گی... فقط دیر کنی کشتمت... بای. بعدازظهر، سر ساعتی که با هم هماهنگ کرده بودیم آماده شدم و رفتم بیرون... تو کوچه نبود. بهش تک زدم، سریع اس زد: «وایستا، اومدیم.» باشه، وایستادم... بیا... حالا چرا نوشته بود اومدیم؟! در خونه باز شد و طاهره اومد بیرون، داشت با دست تندتند موها رو می‌داد زیر روسریش... بهم دست داد و گفت: «کلی تیپ زده بودما... اه، شانس نداریم که... با دست پرسیدم: «مگه چی شده؟» گره روسریش رو محکم‌تر کرد و چیزی نگفت. دوباره در خونه باز شد، اما این‌بار امیرحسین اومد بیرون... منو که دید کنار خواهرش، سریع سلامی کرد و گفت: «طاهره، بدو که شب شد...» بعدشم رفت سمت ماشینی که اون طرف کوچه پارک بود... پژو ۴۱۵ بود ماشینش، پس! – «بیا بریم فهیمه... از شانس گند ما این امیرحسین‌خان امروز کاملاً بیکاره و در اختیار...» (یعنی چی؟! یعنی من با این پاشم برم خرید لباس مجلسی؟!) همینو از طاهره با دست پرسیدم... گفت: «مگه توام می‌خوای لباس بخری؟» سرمو دادم بالا یعنی نه! طاهره چپ‌چپ نگاهم کرد و رفت سمت ماشین... سریع دستشو گرفتم و با دست گفتم: «من نمیام.» طاهره پاشو کوبید زمین و گفت: «بابا تو رو خدا کوتاه بیا... امیرحسین با ما کاری نداره که... اصلاً از ماشین پیاده نمی‌شه، فقط می‌برتمون... بیا دیگه، شب شد.» در عقب رو باز کرد و نگاهم کرد... چشم‌غره وزغی اومدم براش و سوار شدم. سریع نشست جلو و گفت: «بزن بریم.» – «کجا بریم؟» طاهره: «به! بریم عروسیه طاها مستقیم!» امیرحسین: «ا!؟ امشبه مگه؟» طاهره: «پ نه پ، دیشب بود... دیدیم دیر شده، گفتیم امشب برپا کنیم مجلسو...» امیرحسین: «طاهره، این پ نه پ که از صبح تا شب می‌گی خیلی قدیمی شده عزیزم... بگرد ببین چی مد شده جدیداً... اونو بکن ورد زبونت حداقل...» طاهره برگشت سمت من و گفت: «فهیمه، تعجب نکنیا... من اگر بخوام سر به سر این بذارم، از طاها هم زبونش درازتره...» امیرحسین خندید و ماشین رو روشن کرد. چه جالب! همیشه فکر می‌کردم این یکیشون لااقل یکم آروم‌تر و متفاوت‌تره... اما انگار اینم دست کمی از طاها و طاهره نداشت. تا برسیم به پاساژی که طاهره از نرگس آدرسشو گرفته بود، دوتایی کلی زدن تو سر و کله‌ی همدیگه... البته بیشتر کل‌کل می‌کردن! 💠⭕️🔷 قسمت قبلی ➡️ 📖🔙 💠⭕️🔷 @Moshavere_Channel 🔷⭕️💠

🔹 سرکتاب قرآنی با نیت شخصی 🔹 وقتی مسیرت گره می‌خوره، قرآن برای هر کس جواب جداگانه داره. ✔ بررسی انرژی اسم ✔ آیه‌ی مخصوص وضعیت فعلی ✔ ذکر هماهنگ با طالع شخصی ✔ راهکار قرآنی برای گشایش این کار حدسی نیست هر آیه دقیقاً به نیت خودت باز می‌شه. 📩 برای دریافت سرکتاب قرآنی کلیک کن👇🏻 https://t.me/+MylMU_Fj8C8xZGU0

گاهی وقتی بیرون همه‌چیز آشفته و بی‌نظم به نظر می‌رسد، ریشه‌اش در درون ماست؛ جایی که هنوز نیاز به آرامش و هماهنگی دارد. اگر ضعف‌هایت را به خدا بسپاری، او قدرتش را به تو می‌بخشد و راهی تازه پیش پایت می‌گذارد. بسیاری از آنچه امروز مصیبت و سختی می‌بینیم، بعدها به بزرگ‌ترین خیر و صلاح زندگی‌مان تبدیل می‌شود. پس صبور باش، به حکمت الهی اعتماد کن و بگذار زمان، حقیقت را آشکار کند. و چه زیباست وقتی زندگی با اتفاق‌های خوب و شیرین، تو را غافلگیر کند… 🔰🔰 ™ @Moshavere_Channel

⭕️ تروخدا بوتاکس نکنید😢 📌اگه چین و چروک های پوستتون کلافتون کرده 📌اگه نمیخواید کلی هزینه بوتاکس بدین و درد بکشید 📌افزایش کلاژن سازی و لیفت صورت ✅حتما این کرم بوتاکس گیاهی رو امتحان کنید و 10 سال جوون تر بشید 👌🏻 لینک سایت اصلی سفارش با تخفیف ویژه 👇🏻👇🏻👇🏻 https://landing.saamim.com/b7NiZ https://landing.saamim.com/b7NiZ

💠🌀⭕️✨🔷🔹 🌀 ⭕️ @Moshavere_Channel ✨ 🔷 🔹 گاهی همه‌چیز از یک باور ساده آغاز می‌شود؛ باوری که می‌تواند مسیر زندگی‌ات را دگرگون کند. وقتی به کاری که انجام می‌دهی ایمان داشته باشی و راهی را که می‌روی با اعتماد قدم برداری، آن کار دیر یا زود برایت به ثمر می‌نشیند. این ایمان نیرویی شگفت‌انگیز در وجودت آزاد می‌کند؛ انرژی‌ای که در ناخودآگاهت و در جهان هستی ارتعاشی نیرومند می‌فرستد. همین ارتعاش است که شور و شوقی عمیق می‌آفریند و شرایط را کنار هم می‌چیند تا رویدادی بزرگ و زیبا در زندگی‌ات رخ دهد. اما اگر باور نداشته باشی، هرقدر هم تلاش فیزیکی کنی، نتیجه‌ای چشمگیر نخواهی گرفت. زیرا موفقیت پیش از آنکه در بیرون ساخته شود، در درون شکل می‌گیرد؛ در ذهنی که ایمان دارد و قلبی که مطمئن است لیاقت بهترین‌ها را دارد. پس باور کن، ایمان داشته باش و بگذار جهان با تو هم‌نوا شود. آن‌گاه خواهی دید که اتفاق‌های عالی یکی پس از دیگری در مسیرت ظاهر می‌شوند. 💚 🔹 🔷 ✨ ⭕️ @Moshavere_Channel 🌀 💠🌀⭕️✨🔷🔹

#ظرف_میوه_جنس_عالی😍 ارزانترین لوازم اشپزخانه هرچی بخری پرداخت درب منزله🎊🎁 🎊پخش لوازم آشپزخانه 🧺 🥗لوازم زیبا و فانتزی اشپزخانه🥗 😍جهزیه عروس و کلی چیزای شیک..... جهت سفارش 👇👇 https://t.me/+HCKsZfBorSEwZjc0 https://t.me/+HCKsZfBorSEwZjc0 آف ۴۰ درصدی شب یلدا😍💥👆

خانم دکتر عراقی مشاوره کودک و خانواده رزرو وقت مشاوره خصوصی (تلفنی_انلاین )👇🏻 @moshavere_khososi

سلام خانم دکتر خانمی 34ساله هستم که ازدواج مجدد کردم و دلیل طلاقم از شوهر سابقم خیانتی بود که ازش دیدم و اونم از خداخواسته منو طلاق داد و با اول زن که دوست بود ازدواج کرد. بعداز سه سال با اقایی اشنا شدم که بهم گفت منم چهار ساله خانمو طلاق دادم و یه دختر 5ساله دارم که پیش منو خانوادمه بعدازماههاکه عاشق هم شدیم اقا بهم گفت راستش من هنوز موفق نشدم طلاقش بدم ولی ازهم جداییم(بخاطر مهریه هردو منتظریم که طرف مقابل اقدام کنه)وگفت من یه اپارتمان بنامش زده بودم ولی بازم مهریه میخاد و دخترمو. گفتم باشه بلاخره مشکل حل میشه و طلاق میگیرید من شرایط دوست موندن رو نداشتم و ازدواج کردیم ما بدون اینکه خانوادش بفهمن عقد کردیم ( خانوادش اون خانم رو دوستش دارن و همسرم هم به شدت از پدرش حساب میبره) روز عقد بهم گفت زن اولم میخاد برگرده فامیلاشو فرستاده تا من کوتاه بیام حتی اپارتمانو پس فرستاده. بهم گفت بیا عقد کنیم اگر زن اولم خاست برگرده باید تو رو بپذیره.الان یک ساله از عقدمون میگذره من باردارم وتازه به زنش گفته قضیه رو ، اونم گفته چرا من کنار بکشم،من میخام برگردم تا زن دومت کم بیاره و بره خانم عراقی شب و روز دارم اشک میریرم اگه اون برگرده و بمونه من چکار کنم.شوهرم همش میگه بخاطر بچه ام نمیتونم بهش بگم طلاق بگیر 😔

🚨فووووری//#معجزه_پوستی با #نوشابه کشف شد‼️😍🍻 💢#پوست_بلوری بساز اونم تنها در چند ثانیه تنها با یک ترکیب ساده🔥💥👩‍🦰 ✅#سفیدی در حد سفید برفی 🤙🏻😉 ↙️طریقه مصرف 👇👇 https://t.me/+Pjc2szE3ctE4NGJk https://t.me/+Pjc2szE3ctE4NGJk از دست نده که حیفه❌❌

بعضی وقتا آدم می‌مونه سر دو راهی؛ یا بمونه تو همون دنیای قدیمی و راحت، ولی بدون هیچ رشدی… یا دل بکنه و بره سمت اوج خودش. این تصمیم آسون نیست، خیلی وقتا همه‌مون تجربه کردیم که باید از گذشته یا یه انتخاب سخت دل بکنیم. واقعیت اینه که بیرون اومدن از منطقه‌ی امن زندگی همیشه سخت و ترسناک به نظر میاد. اما بیشتر وقتا موفقیت همون‌جاست؛ پشت همین ترس‌ها، جایی که باید دل به دریا بزنی و قدم برداری. پس اگه انتخاب سخت شد، یادت باشه: موندن تو راحتی شاید خیالتو آسوده کنه، ولی رشد و شکوفایی فقط وقتی اتفاق میفته که جرئت کنی از اون محدوده بیرون بیای. 🔰🔰 ™ @Moshavere_Channel

اینجا buy داشت یا sell؟ تست‌های واقعی از سبک‌های مختلف ترید👉

💠🌀⭕️✨🔷🔹 🌀 ⭕️ @Moshavere_Channel ✨ 🔷 🔹 گاهی پایان یک رابطه، هرچقدر هم تلخ و پر از دلتنگی باشد، در حقیقت آغاز راهی تازه است. بازگشت به گذشته و تلاش برای شروع دوباره، تنها زخمی کهنه را باز می‌کند؛ زیرا هیچ‌چیز دیگر مثل قبل نخواهد شد. نقش شما در زندگی کسی که رها کرده، کمرنگ‌تر از زمانی می‌شود که حتی یکدیگر را نمی‌شناختید. احساساتی که به ظاهر دوطرفه‌اند، در عمل راهی به جایی نمی‌برند و تنها شما را در چرخه‌ای بی‌ثمر گرفتار می‌کنند. شروع دوباره یک رابطه‌ی تمام‌شده، شبیه وصله زدن بر لباس مجلسی است؛ شاید ظاهرش سالم به نظر برسد، اما دیگر زیبایی و کارایی گذشته را ندارد و در هیچ جمعی به کار نمی‌آید. پس به جای بازگشت به چیزی که پایان یافته، بگذارید تجربه‌هایتان درس شوند، نه زنجیر. رها کنید، سبک شوید و به آینده‌ای نگاه کنید که می‌تواند پر از فرصت‌های تازه و عشق‌های واقعی باشد. 🌿 🔹 🔷 ✨ ⭕️ @Moshavere_Channel 🌀 💠🌀⭕️✨🔷🔹

🔴باورتون میشه شامپویی بدون ماینوکسیدیل بتونه دوباره ریشه مو رو فعال کنه ؟⁉️ ✅به علت وجود ترکیبات خاص حتی آلمان هم بهش مجوز داده 🇩🇪🇩🇪 🔷بدون الکل و پارابن و غنی شده با عصاره جلبک اسپیرولینا 🔷افزایش گردش خون و اکسیژن رسانی در کف سر 🔷قطع کامل ریزش مو و رویش مجدد تار های از دست رفته 🔷دارای تاییدیه وزارت بهداشت 🔔برای ثبت سفارش با تخفیف ویژه و دریافت اطلاعات بیشتر ، روی لینک زیر کلیک کنید .📲⬇️ https://landing.saamim.com/CIooW https://landing.saamim.com/CIooW

خانم دکتر عراقی مشاوره کودک و خانواده رزرو وقت مشاوره خصوصی (تلفنی_انلاین )👇🏻 @moshavere_khososi

سلام من قبلا هم پیام داده بودم اما این بار‌شرایط جدیدی برام پیش اومده و واقعا نمیدونم چکار کنم، من یه دختر ۲۷ ساله هستم که تحصیلات عالی از دانشگاه های خوب کشور دارم ولی هنوز نتونستم کار مناسب پیدا کنم، تا الان خواستگارای معمولی داشتم که قسمت نشدن اما الان با یه آقایی آشنا شدم که موقعیت عالی دارن و شرایطی دارن که من همیشه آرزوشو داشتم و میگن که قصدشون ازدواجه اما تا یک سال نمیتونن به هیچ وجه اقدام کنن تا زمانی که کارشون برای اقامت تو یکی از کشورهای خارجی انجام بشه، الان مشکلم اینه که ایشون ازم خواستن تا حدی با هم رابطه داشته باشیم تو این مدت و من قبول نکردن و الان تو رفتارشون سردی میبینم نسبت به خودم، از طرفی میترسم تا یه سال با این آقا باشم و بعد هم منو نخوان و اونوقت خیلی ضربه میخورم، و میترسم همین خواستگارای معمولی رو هم از دست بدم، خواهش میکنم راهنماییم کنید چکار کنم؟ هرچقدر فکر میکنم به نتیجه نمیرسم

عمرا کسی میفهمید چی شده تا خود گزارشگر گفت😁 مخترعین ایرانی 🇮🇷 محصولی رو تولید کردن که بدون ورزش و رژیم لاغرت میکنه✌🏻 نظرات مردم خیلی جالبه 👌🏻 اینم لینک اصلی سایت این محصول چربی سوز با 50 درصد تخفیف 👇👇👇 https://landing.saamim.com/DKFDq https://landing.saamim.com/DKFDq

چیزها وقتی رو به پایان می‌روند، ناگهان عزیز می‌شوند. آفتاب در هوای سرد، خدا در دلِ سختی، نور در دلِ تاریکی، و آدم‌ها… وقتی از دست می‌روند، همه‌چیز می‌شوند. پاییز که تمام شود، زیباتر به نظر می‌رسد. و ما همیشه دیر می‌فهمیم… قدر داشته‌هایمان را بدانیم، پیش از آن‌که خیلی زود، دیر شود. 🔰🔰 ™ @Moshavere_Channel

💰 وام آسان و فوری 💎 🔴تعداد محدود ²⁶'⁹ ✅ وام فوری تا 1 میلیارد تومان ✅ سود 2 درصد ✅ شرایط آسان و سریع برای دریافت ✅ بازپرداخت تا 60 ماه 📞جهت مشاوره رایگان و کسب اطلاعات بیشتر: ✉️ پیامک نام و نام خانوادگی به سامانه 30007155

💠🌀⭕️✨🔷🔹 🌀 ⭕️ @Moshavere_Channel ✨ 🔷 🔹 گاهی همه‌چیز در جهان به خواست خداوند گره خورده است. هیچ برگ از درختی نمی‌افتد، هیچ بارانی بر زمین خشک نمی‌بارد، و هیچ باغی از هجوم بادها پریشان نمی‌شود، مگر آنکه او بخواهد. وقتی خداوند نخواهد، حتی کوچک‌ترین تغییر رخ نمی‌دهد؛ قطره‌ای از باران به گل نیلوفر بدل نمی‌شود و کرمی کوچک به پروانه‌ای زیبا تبدیل نخواهد شد. اما هنگامی که اراده‌ی او باشد، غیرممکن‌ها رنگ می‌بازند و همه‌چیز ممکن می‌شود. این حقیقت ساده اما عمیق است: زندگی در دستان اوست. پس آرام بگیر، ایمان داشته باش و بدان که هر آنچه رخ می‌دهد، در مسیر حکمت و خواست اوست. وقتی او بخواهد، راه‌ها باز می‌شوند؛ و وقتی نخواهد، هیچ تلاشی به نتیجه نمی‌رسد. آرامش واقعی در این است که دل را به خواست خدا بسپاری و مطمئن باشی: آنچه برایت مقدر شده، بهترین است. 🌿 🔹 🔷 ✨ ⭕️ @Moshavere_Channel 🌀 💠🌀⭕️✨🔷🔹